قصدم این بود که آخرای خرداد یادداشتی واسه این ماه پرفراز و نشیب بذارم (تولد و فصل امتحانات و انتخابات و ده ها موضوع خردادی دیگه) که این کمر صاحبمرده دقیقا سر سال داغون شدنش (اینم یکی از اون نشیب هاش)، یعنی خرداد پارسال، دوباره یه حال اساسی داد و ده روزی ما رو خوابوند گوشه رختخواب.
حقیر هم این حادثه رو به فال نیک گرفته و این سانتی مانتالیزم یادداشت آخر ماه که دچارش شده بودم رو به بوته فراموشی پرتاب نمودم
واللا، ما رو چه به این کارای خیلی فرهنگی...
ای وای!
خدا بد نده اخوی
بلا دوره
سلامت باشی رفیق. اینم گذشت تا خرداد بعدی احتمالا.
این بلاگفا ایراد داره یا من مشکل دارم؟ دو روزی میشه که وبلاگ هیچکدوم از دوستان بلاگفایی باز نمیشه؟
این کمرم عجب مصاوبیه کاش جاش یه میله قابل تعویض بود...راستی نمیدونی داستان این بوته فراموشی فولکولورش چیه؟چه بوته ای بوده؟!!!کنجکاو شدم
انتقام طبیعت از بشر به جهت سرپیچیش از قانون چهار و دست و پا راه رفتن همین دیسک کمر و مشکلات کمر بوده. چهارپاها این مشکلات رو به هیچ وجه ندارن
بوته فراموشی هم به گمانم یکی از اعضای بدن باشه! خارج از شوخی شان نزول اصلیش رو نمی دونم چی هست اگه فهمیدم حتما اطلاع میدم
خدا بد نده بابک خان
سلامت باشین. بد نبینین.
مدتیه که بلاگفا رو نتونستم باز کنم. نمی دونم ایراد از کجا هستش. به زودی خدمت میرسم
منم وقتی نمیتونم کار خیلی فرهنگی بکنم کمردرد را بهانه میکنم :دی
منزل نو هم مبارک
امیدوارم توش کارای خیلی خیلی فرهنگی بکنین بدونه کمر درد
متشکرم
قدم رنجه فرمودین