نمایشگاه

نمی دونم چرا تفریح و زیدبازیمون توی نمایشگاه، نمایشگاهمون تو مصلی، نمازمون تو دانشگاه، دانشجومون توی ندامتگاه و ندامتگاهمون توی اوین یعنی تفریحگاه و محل زیدبازیمونه...
نتیجه سوفسطاییک: میخواین تفریح و عشق و حال کنین یه سر تشریف ببرین بند شماره فلان اوین
پی نوشت یک: اگه همه چیز درست بشه و سر جاش برگرده بخوای بری نمایشگاه بازم باید بری سه راه اوین. تفریحات سالم شهربازی هم بازم همونجا بود. یعنی یه همچین نقش مهمی این اوین توی زندگی ما بازی می کنه
پی نوشت دو: راستیتش بعضیهامون، قدیمترا، این چرخه رو از اونورش اومدیم. واسه تفریح و عشق و حال زدیم بیرون به جرم اخلال در نظم عمومی و محاربه، گرفتن و انداختنمون اون تو. توی ندامتگاه که یه جور دانشگاس، جوگیر شدیم و بعد از اون فرستادنمون دانشگاه. نمازخونه های بزرگ درست کردیم توی دانشگاه و به راه راست هدایت شدیم و این روزا واسه خرید کتب تولید دانشگاه، میریم به مصلی. غافل از اینکه... .